محمد امينمحمد امين، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
الينالين، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

محمدامین و الين عزيزم

از شير گرفتنت

سلام ماماني  روز پنج شنبه مورخ 91/11/12 صبح که بهت شير دادم و رفتم سر کار تصميم گرفتم ديگه بهت شير ندم و تصميمم رو  عملي کردم و ديگه شير بهت ندادم. البته اصلاً دلم نمي اومد ولي بابايي کمکم کرد . شب اول ساعت 3.5 بيدار شدي و گفتي مه مه و منم برات غذا گرم کردم و تا ساعت 5 بيدار بوديم و خوابيدم تا ساعت 9 .و خيلي خيلي پسر خوبي بودي .شب بعد هم تا صبح خوابيدي و اصلاً اذيت نکردي. ولي يه خبر بد ديگه اينکه دوباره دستت رو مي خوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/////// 
17 بهمن 1391

سلللللللللللللللام

اين چند روزه درگير امتحانات دانشجويان و دانشگاه بودم که اصلاً اصلاً وقت نکردم برات بنويسم . اينقدر خسته بودم و شبها هم سرد درد داشتم و حوصله هيچ کاري نداشتم خيلي همت مي کردم شام درست مي کردم و بعدم اصلاً بدون اينکه متوجه بشم شما و بابايي کي مي آييد مي خوابيد خوابم مي برد. يه خبر بد اينکه شما يواشکي انگشتت رو داري مي مکي و يکم خجالت مي کشي ولي بازم مي خوري. خبر دوم اينکه ديگه نمي گي دستشويي داري و توي خونه خودت رو راحت مي کني.هر چي هم که مي بريمت مي‌گي جيش نداري بي‌بي نداري!!!!!!!!!! ولي مي آيي توي خونه مي ري قايم مي شي و کارت رو مي کني و بعد داد مي‌زني(با حالت گريه) ماماني بي‌بي و هر چي برات توضيح مي دم که بايد ب...
3 بهمن 1391
1